زندگی دانشجوی کارآفرین "دانشجوی آموزشکده فنی و حرفه ای دختران بوشهر" را بخوانید؛
دختر نوجوان بوشهری با درآمد 50 میلیونی
دانشجوی کارآفرین گفت: من که تنها 19 سال دارم و ماهانه حداقل50 میلیون تومان درآمد دارم، مثال واضحی از حرفی است که میزنم. بیشتر کسانی که میگویند ما متخصص هستیم و بیکار، بهحتم نگاهشان به مدرک دانشگاهیای است که بدون مهارت و تنها با آموزش تئوری بهدست آوردهاند.
به گزارش روابط عمومی و به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «سپاس خبر»؛ در یک دورهمی دوستانه نشته بودیم و هرکس از بالا رفتن هزینههای زندگی و بیکاری جوانان حرف میزد که دنیا وسط کلامشان آمد و گفت: آدمی که فن و تخصص داشته باشد، راه چطور استفاده کردن از آن هم یاد میگیرد، منی که تنها 19 سال دارم و ماهانه حداقل50 میلیون تومان درآمد دارم، مثال واضحی از حرفی است که میزنم. بیشتر کسانی که میگویند ما متخصص هستیم و بیکار، بهحتم نگاهشان به مدرک دانشگاهیای است که بدون مهارت و تنها با آموزش تئوری بهدست آوردهاند وگرنه اگر علاقهمندانه در دانشگاه پای کسب علم بهصورت عملی میبودند الان بیکاری برایشان بیمعنا بود.
همه از آن بخش از حرفش که ماهانه 50 میلیون تومان درآمد دارد، تعجب و هیجانزده شدیم و از دنیا منفرد خواستیم تا بیشتر از داستان خودش بگوید، او منشا حرکت خود به سوی کسب و کار را از سال هفتم مدرسهاش به یاد دارد.
کارآفرینی را با 20 هزار تومان شروع کردم
-وقتی به فکر کسب و کار افتادم برای شروع از پدرم 20 هزار تومان درخواست کردم و آن 20 هزار تومان، نیروی محرکی بود که من را رو به جلو فرستاد. آنقدر اعتماد پدرم برایم مهم بود که حاضر نشدم آن هزینه را در جایی غیر خرید لوازم کارم خرج کنم و حتی پیاده رفت و آمد میکردم تا هزینه تاکسی وبال گردنم نشود.
دنیا که اکنون دانشجوی دانشکده فنی و حرفهای الزهرا در استان بوشهر است، اولین کار خود را با طراحی و ساخت یک عروسک در مدرسه شروع کرده است، پس از آنکه عروسک دنیا در مدرسه به فروش رفت، او به سراغ ساخت کیف و جامدادی و چندین وسیله دیگر رفت و با بازاریابی که انجام داده بود، محصولات دستسازش را به خوبی به فروش رساند.
اتاقی که کارگاه کارآفرینی شد
او برای شروع کار خود حتی کارگاه و فضای مناسب هم نداشت و اتاق کوچکش را تبدیل به کارگاه ایدهپردازی و دوختودوز کرد. در خلال کار وقتی نیاز به دیده شدن کارهایش را بیشتر حس کرد، با ارائه محصولاتش توانست به چندین نمایشگاه درونشهری راه پیدا کند.
ایده کودکی و خیالپردازی دنیا نسبت به اینکه همیشه دوست داشت یک سبد پر از کشموهای رنگی داشته باشد، موجب شد تا با اضافه پارچههای کارش به سمت تولید کشمو برود و از این طریق فروش انبوه و عمده کشمو را هم در رزومه فعالیتهای نوجوانانه خود خلق کرد. وقتی کارهایش را به مغازههای شهر برد، تعدادی از آنها، از کارش خوششان آمد و مشتری ثابت محصولات دنیا شدند.
بالاخره آن کشموها که با تهمانده دیکر محصولات ایجاد شده بود، درآمد خوبی را برای او رقم زد و از این طریق توانست لوازم کارش را بیشتر کند. کشموهای خلاقانه دنیا منفرد کمکم در شهر و بین یکسری افراد طرفدارهای خاصی پیدا کرد و همین موضوع سبب شد تا با گذاشتن مارک بر روی محصولاتش، کارش را رسمیتر جلو ببرد.
ایدهپردازیهای این دختر نوجوان تمامی نداشت و علاقه او به کسب و کار او را به یک کارآفرین حرفهای تبدیل کرد. او به سراغ اضافه پارچههای دوختودوز مبلها رفت و با آنها شروع به ساخت جامدادی و کیفهای چهل تیکه کرد.
-بچهها، هیچ وقت اون یکماه و نیم از عمرم رو از یاد نمیبرم که با شبانهروز نشستن پای محصولاتم، حدود 2 هزارتا جامدادی توی اتاقم درست کردم و درست زمانی که از خستگی نای نفس کشیدن نداشتم، پدرم به دادم رسید و در بسته بندی محصولات کمکم کرد از آنطرف مادرم هم مسئول بازاریابیام شد. در این بین هرچه که فکر می کنم میبینم اگر خانوادهام توی آن روزهای سخت کنارم نبودند محال بود از پسش بربیایم.
تولیدات دنیا به فروش انبوه رسید
کاراین دانشجوی کارآفرین آنچنان بالا گرفت که در تابستان و زمان تعطیلی کلاسها توانست با همراهی خانوادهاش حدود 5 هزارتا محصول متنوع را تولید و به صورت انبوه وارد بازار کند. الان دنیا منفرد در جایی قرار دارد که توانسته است برای 9 نفر از خانواده و اقوامش شغل ایجاد کند و آنها را حقوق بگیر خود کرده است.
دنیا منفرد این کارآفرین نوجولان در مسابقات المپیاد کشوری نیز شرکت کرده است و اکنون دارای دیپلم افتخار فناوری مد در مرحله ملی است.
-میدونی دنیامن فکر میکنم مهمترین رکن موفقیت تو این هست که از صفر شروع کردی و منتظر کسی نبودی تا فرش قرمز موفقیت رو زیر پات پهن کنه، مراحل رو یکی یکی جلو رفتی و هرگز نخواستی یک شبه به همه چی برسی و شکست خوردنها و سختیها رو به جون خریدی.
بعد از پایان بحث کردنهایمان، همه جمع بلند شدیم و ایستاده برای دختر دانشجویی که اقتصاد خود و خانوادهاش را رونق بخشیده بود دست زدیم و این پایان بحث بهانهها برای بیکاری شد.
پایان پیام/ فاطمه مظفریپور